به گزارش شهرآرانیوز، برنامه «گنگ» در نگاه نخست یک گفتوگوی ساده است؛ اما در بطن خود، مجموعهای از تضادهای حلنشده فرهنگی، رسانهای و اجتماعی را نمایندگی میکند. تضاد میان مجوز و ممنوعیت، میان پلتفرم و رسانه ملی، میان انتظار از هنرمند و قضاوت جمعی، و در نهایت میان واقعیت جامعه و سیاستهای رسمی فرهنگی. همین تضادهاست که «گنگ» را فراتر از یک برنامه گفتوگومحور قرار میدهد.
«گَنگ» برنامهای گفتوگومحور با اجرای علی ضیا است که در شبکه نمایش خانگی تولید و قسمت نخست آن از پلتفرم فیلیمو منتشر شد. این برنامه با تمرکز بر گفتوگو با هنرمندان موسیقی، بهویژه چهرههای فعال در حوزه رپ فارسی، تلاش میکند فضایی متفاوت از مصاحبههای رسمی و کلیشهای ایجاد کند. ساختار ساده، دکور مینیمال و تمرکز بر روایت شخصی مهمان، از ویژگیهای اصلی «گَنگ» است. نخستین قسمت این برنامه با حضور «محمدرضا شایع» منتشر شد و بهدلیل انتخاب مهمان، محتوای گفتوگو و سابقه رسانهای مجری، واکنشهای گستردهای را در فضای عمومی و رسانهای به همراه داشت. باوجود پخش رسمی این قسمت، ادامه تولید و انتشار برنامه با ابهامهایی جدی مواجه شد.
علی ضیا از شناختهشدهترین مجریان تلویزیونی دو دهه اخیر است که فعالیت حرفهای خود را از رادیو آغاز کرد و با اجرای برنامههای گفتوگومحور در تلویزیون به شهرت رسید. برنامههایی مانند «ویتامین ۳» و «فرمول یک» جایگاه او را بهعنوان مجریای با توان ارتباطگیری بالا، پرسشهای مستقیم و تسلط کلامی تثبیت کردند. ضیا بهدلیل سبک اجرای احساسی، صریح و گاه چالشی، همواره چهرهای بحثبرانگیز بوده است. او پس از فاصله گرفتن از صداوسیما، فعالیت خود را در فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی ادامه داد و «گَنگ» یکی از تلاشهای او برای بازتعریف نقش مجری در فضایی خارج از چارچوب رسانه ملی محسوب میشود.
محمدرضا شایع از چهرههای شناختهشده رپ فارسی است که فعالیت خود را از دهه هشتاد آغاز کرد و بهتدریج به یکی از نامهای اثرگذار این جریان تبدیل شد. شایع با تمرکز بر روایتهای شخصی، اجتماعی و زیست شهری، جایگاه ویژهای در میان مخاطبان موسیقی رپ دارد. آثار او اغلب بازتابدهنده تجربه زیسته نسل جوان، تضادهای طبقاتی و احساسات فردی است. شایع برخلاف برخی رپرهای جریانساز، کمتر به حاشیهسازی رسانهای پرداخته و بیشتر با موسیقیاش شناخته میشود. حضور او در «گَنگ» نخستین مواجهه رسمیاش با یک گفتوگوی تصویری در شبکه نمایش خانگی آن هم در قالب یک پلتفرم رسمی و با مجوز بود.
توقف یا بلاتکلیفی «گَنگ» پرسشی بنیادین را مطرح میکند: اگر چنین برنامهای مشکل محتوایی دارد، چگونه مجوز انتشار در پلتفرم رسمی دریافت کرده است؟ و اگر مشکل ندارد، چرا اجازه ادامه تولید یا پخش گستردهتر، حتی در رسانه ملی، به آن داده نمیشود؟ این دوگانگی سالهاست گریبانگیر سیاستگذاری فرهنگی در ایران است. شبکه نمایش خانگی مجوز میدهد، برنامه پخش میشود، اما پس از واکنشها، همان برنامه به مسئله تبدیل میشود. نتیجه، نه شفافیت است و نه اعتماد. مخاطب نمیداند خط قرمز کجاست و هنرمند نمیداند تا کجا مجاز به حرکت است.
در این میان، هنرمند بیش از هر نهاد دیگری زیر فشار قرار دارد. اگر بماند و در چارچوب رسمی فعالیت کند، به ممکن است به نوعی تحت فشار قرار گیرد و اگر مهاجرت کند، به «بیتعهدی» و «ترک وطن». جامعهای که خود نمیداند چه میخواهد، از هنرمند انتظار تصمیم درست دارد. هنرمند باید چه کند؟ این بلاتکلیفی اجتماعی، یکی از ریشههای بحران اعتماد میان هنرمند و مخاطب است؛ بحرانی که برنامههایی مانند «گَنگ» تنها نشانهای از آن هستند، نه علتش.
در سالهای اخیر، نشانههایی از تغییر رویکرد نسبت به موسیقی رپ دیده میشود. برخی رپرها مجوز گرفتهاند، برخی با خوانندگان پاپ همکاری کردهاند و حتی کنسرتهایی با مجوز برگزار شده است. با این حال، این پذیرش همچنان موردی، محدود و بدون چارچوب روشن است. چرا سیاستگذار فرهنگی بهجای تصمیمهای مقطعی، مرزهای مشخصی برای فعالیت رپ تعیین نمیکند؟ آزادسازی مدیریتشده رپ میتواند هم به اقتصاد موسیقی کمک کند، هم اعتماد هنرمندان را جلب کند و هم بخشی از مخاطبان جوان را با سیاست فرهنگی رسمی همراهتر سازد.
رپ فارسی ظرفیتی بیبدیل برای روایت اجتماعی دارد. زبانی مستقیم، ریتمی متناسب با زیست شهری و قابلیت بالای ارتباط با نسل جوان، از مزایای این ژانر است. در مقابل، ضعف در دانش موسیقایی، تکرار مضمونی و گاه افراط در لحن اعتراضی، از چالشهای آن محسوب میشود. برنامههایی مانند «گَنگ» میتوانند بستری برای گفتوگوی انتقادی و ارتقای کیفی این جریان باشند؛ مشروط بر آنکه بهجای برخورد سلبی، با نگاه اصلاحی و حرفهای به آنها نگریسته شود. حذف صورتمسئله، نه هنر را کنترل میکند و نه جامعه را آرام.